معنی فارسی enablements
B2امکانات، تسهیلاتی که سبب تسهیل یا افزایش کارایی میشود.
Facilitating factors that empower or enhance capability.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of enabling.
example
معنی(example):
سیاست جدید چندین امکانات برای کارمندان فراهم میکند.
مثال:
The new policy provides several enablements for employees.
معنی(example):
امکانات فناوری میتوانند بهرهوری را افزایش دهند.
مثال:
Technological enablements can boost productivity.
معنی فارسی کلمه enablements
:
امکانات، تسهیلاتی که سبب تسهیل یا افزایش کارایی میشود.