معنی فارسی enamorate

B1

عملی که در آن فردی را به عشق ورزیدن وادار می‌کنید.

To make someone fall in love.

example
معنی(example):

عاشق کردن کسی به معنای این است که او را وادار به عاشق شدن کنید.

مثال:

To enamorate someone is to make them fall in love.

معنی(example):

این فیلم برای عاشق کردن تماشاگرانش ساخته شده بود.

مثال:

The movie was meant to enamorate its audience.

معنی فارسی کلمه enamorate

: معنی enamorate به فارسی

عملی که در آن فردی را به عشق ورزیدن وادار می‌کنید.