معنی فارسی enantiomorphic
C1آناتیمورف: عبارتی که به اشیائی اطلاق میشود که دارای ویژگی آینهای هستند.
Referring to objects that exhibit enantiomorphic characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرمهای آنانتیمورف ترکیب تحت نور قطبیشده به طور متفاوتی عمل میکنند.
مثال:
The enantiomorphic forms of the compound behave differently under polarized light.
معنی(example):
این خاصیت آنانتیمورف برای کاربرد آن در سنتز نامتقارن بسیار حائز اهمیت است.
مثال:
This enantiomorphic property is crucial for its application in asymmetric synthesis.
معنی فارسی کلمه enantiomorphic
:
آناتیمورف: عبارتی که به اشیائی اطلاق میشود که دارای ویژگی آینهای هستند.