معنی فارسی enantiomorphously
B2بصورت انانتیومورفوس، به حالتی اطلاق میشود که در آن یک شیء یا ساختار، عکسی آینهای از خود دارد.
In a manner that exhibits enantiomorphism; having a non-superimposable mirror image.
- ADVERB
example
معنی(example):
کریستالها بهصورت انانتیومورفوس رشد کردند و تصاویری آینهای ایجاد کردند.
مثال:
The crystals grew enantiomorphously, creating mirror images.
معنی(example):
در آزمایشگاه، ما مطالعه کردیم که چگونه مولکولها میتوانند بهصورت انانتیومورفوس ترتیب یابند.
مثال:
In the lab, we studied how molecules can arrange enantiomorphously.
معنی فارسی کلمه enantiomorphously
:
بصورت انانتیومورفوس، به حالتی اطلاق میشود که در آن یک شیء یا ساختار، عکسی آینهای از خود دارد.