معنی فارسی encallow
B1اجازه دادن، به معنی تسهیل یا فراهم کردن فضایی آزاد برای افراد یا ایدههاست.
To grant permission or provide the opportunity for someone to do something.
- VERB
example
معنی(example):
والدین تصمیم گرفتند که به کودکان خود آزادی بیشتری بدهند.
مثال:
The parents decided to encallow their children more freedom.
معنی(example):
ما باید در تیم خود خلاقیت را تشویق کنیم.
مثال:
We must encallow creativity in our team.
معنی فارسی کلمه encallow
:
اجازه دادن، به معنی تسهیل یا فراهم کردن فضایی آزاد برای افراد یا ایدههاست.