معنی فارسی encapsule

B1

مختصر کردن، جمع‌آوری و ارائه یک مطلب به صورت فشرده و واضح.

To summarize or compress information or ideas.

example
معنی(example):

شما باید ایده‌ها را در گزارش خود برای شفافیت به صورت مختصر جمع‌بندی کنید.

مثال:

You need to encapsule the ideas in your report for clarity.

معنی(example):

ایده‌های خود را به صورت مختصر جمع‌بندی کنید تا فهم آنها آسان‌تر شود.

مثال:

Encapsule your thoughts to make them easier to understand.

معنی فارسی کلمه encapsule

: معنی encapsule به فارسی

مختصر کردن، جمع‌آوری و ارائه یک مطلب به صورت فشرده و واضح.