معنی فارسی encashing
B1نقد کردن به معنای تبدیل چیزی به وجه نقد است و میتواند به صورت مداوم انجام شود.
The act of converting a financial instrument into cash, often ongoing.
- verb
verb
معنی(verb):
To convert a financial instrument or funding source into cash.
example
معنی(example):
او در حال نقد کردن گزینههای سهام خود در این ماه است.
مثال:
He is encashing his stock options this month.
معنی(example):
او در حال نقد کردن یک چک بزرگ در حال حاضر است.
مثال:
She is encashing a large check at the moment.
معنی فارسی کلمه encashing
:
نقد کردن به معنای تبدیل چیزی به وجه نقد است و میتواند به صورت مداوم انجام شود.