معنی فارسی encephalin
C1پپتیدهایی که به عنوان انتقالدهندههای عصبی در مغز عمل کرده و در فرایندهای مربوط به درد و استرس تأثیر دارند.
A type of peptide that acts as a neurotransmitter in the brain, involved in pain and stress.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of a group of pentapeptide endorphins that have opiate-like effects
example
معنی(example):
انکفالین به عنوان یک انتقالدهنده عصبی در مغز عمل میکند.
مثال:
Encephalin acts as a neurotransmitter in the brain.
معنی(example):
این مطالعه بر نقش انکفالین در پاسخهای استرسی متمرکز بود.
مثال:
The study focused on the role of encephalin in stress responses.
معنی فارسی کلمه encephalin
:
پپتیدهایی که به عنوان انتقالدهندههای عصبی در مغز عمل کرده و در فرایندهای مربوط به درد و استرس تأثیر دارند.