معنی فارسی encephalomere
B1زیرمجموعهای از مغز که به مراحل توسعه اولیه آن اشاره دارد.
A term used to describe a segment or section of the brain during its development.
- NOUN
example
معنی(example):
انسفالومر قسمتی از مغز است که مراحل اولیه توسعه آن را نشان میدهد.
مثال:
An encephalomere is a subdivision of the brain that reflects its early developmental stages.
معنی(example):
پژوهشگران انسفالومرها را تحلیل میکنند تا درک بهتری از تشکیل مغز پیدا کنند.
مثال:
Researchers analyze encephalomeres to understand brain formation better.
معنی فارسی کلمه encephalomere
:
زیرمجموعهای از مغز که به مراحل توسعه اولیه آن اشاره دارد.