معنی فارسی enchased

B2

انچیس شده، به معنای سنگ قیمتی یا شیئی که در یک پایه یا نگه‌دارنده تزیینی قرار گرفته است.

Having been set in a decorative mount, typically referring to jewelry.

verb
معنی(verb):

To set (a gemstone etc.) into.

معنی(verb):

To be a setting for.

معنی(verb):

To decorate with jewels, or with inlaid ornament.

معنی(verb):

To cut or carve, as with a weapon.

example
معنی(example):

انگشتر انچیس شده در نور خورشید به طرز زیبایی درخشان بود.

مثال:

The enchased ring sparkled beautifully in the sunlight.

معنی(example):

او گوشواره‌های انچیس شده را در فروشگاه جواهرات تحسین کرد.

مثال:

She admired the enchased earrings at the jewelry store.

معنی فارسی کلمه enchased

: معنی enchased به فارسی

انچیس شده، به معنای سنگ قیمتی یا شیئی که در یک پایه یا نگه‌دارنده تزیینی قرار گرفته است.