معنی فارسی enchequer

B1

این واژه به معنای تقسیم یا مشخص کردن چیزها به شکل شطرنجی یا متقاطع است.

To divide or mark in a checkered pattern.

example
معنی(example):

سرآشپز از یک تکنیک خاص برای انچکر کردن غذا استفاده کرد.

مثال:

The chef used a special technique to enchequer the dish.

معنی(example):

برای انچکر کردن لحاف، او یک الگوی شطرنجی دوخت.

مثال:

To enchequer the quilt, she sewed a checkerboard pattern.

معنی فارسی کلمه enchequer

: معنی enchequer به فارسی

این واژه به معنای تقسیم یا مشخص کردن چیزها به شکل شطرنجی یا متقاطع است.