معنی فارسی encyclopaedize
B1دائرهالمعارفی کردن، فرآیند جمعآوری و سازماندهی اطلاعات به روشی که شبیه به دایرهالمعارف باشد.
To compile or organize information in a comprehensive manner, similar to an encyclopedia.
- VERB
example
معنی(example):
معلمها معمولاً از دانشآموزان میخواهند که یادداشتهای خود را برای درک بهتر دائرهالمعارفی کنند.
مثال:
Teachers often encourage students to encyclopaedize their notes for better understanding.
معنی(example):
دائرهالمعارفی کردن یک موضوع به معنای جمعآوری اطلاعات جامع در مورد آن است.
مثال:
To encyclopaedize a topic means to compile comprehensive information about it.
معنی فارسی کلمه encyclopaedize
:
دائرهالمعارفی کردن، فرآیند جمعآوری و سازماندهی اطلاعات به روشی که شبیه به دایرهالمعارف باشد.