معنی فارسی encyclopedial
B2مرتبط با یا شبیه به دایرهالمعارف، معانی و اطلاعات جامع را شامل میشود.
Relating to or characteristic of an encyclopedia; providing comprehensive information.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بینشهای دائرهالمعارفی او برای درک ما بسیار با ارزش است.
مثال:
His encyclopedial insights are invaluable for our understanding.
معنی(example):
او یک مرور دائرهالمعارفی از موضوع ارائه داد.
مثال:
She provided an encyclopedial overview of the subject.
معنی فارسی کلمه encyclopedial
:
مرتبط با یا شبیه به دایرهالمعارف، معانی و اطلاعات جامع را شامل میشود.