معنی فارسی endamagement
B1عمل آسیب رساندن یا به خطر انداختن چیزی.
The act of causing damage.
- NOUN
example
معنی(example):
آسیب به جنگل یک نگرانی جدی است.
مثال:
The endamagement of the forest is a serious concern.
معنی(example):
آنها درباره آسیب به زیستگاههای حیات وحش محلی بحث کردند.
مثال:
They discussed the endamagement of local wildlife habitats.
معنی فارسی کلمه endamagement
:
عمل آسیب رساندن یا به خطر انداختن چیزی.