معنی فارسی endemism

B2

اندمیسم، به وجود گونه‌هایی اشاره دارد که فقط در یک منطقه خاص یافت می‌شوند و در مکان‌های دیگر وجود ندارند.

The ecological state of a species being unique to a defined geographic location.

example
معنی(example):

اندمیسم به گونه‌هایی اشاره دارد که بومی یک مکان خاص هستند.

مثال:

Endemism refers to species that are native to a particular location.

معنی(example):

فلور جزیره دارای سطوح بالای اندمیسم است.

مثال:

The island's flora exhibits high levels of endemism.

معنی فارسی کلمه endemism

: معنی endemism به فارسی

اندمیسم، به وجود گونه‌هایی اشاره دارد که فقط در یک منطقه خاص یافت می‌شوند و در مکان‌های دیگر وجود ندارند.