معنی فارسی endocrinotherapy
B1اندوکرینوترابی به درمانهای مربوط به اختلالات غدد درونریز اشاره دارد.
Therapy aimed at treating endocrine disorders.
- NOUN
example
معنی(example):
اندوکرینوترابی رویکرد درمانی برای مسائل مربوط به هورمون است.
مثال:
Endocrinotherapy is a treatment approach for hormone-related issues.
معنی(example):
بیمار به درمان اندوکرینوپاتیک پاسخ خوبی داد.
مثال:
The patient responded well to endocrinotherapy.
معنی فارسی کلمه endocrinotherapy
:
اندوکرینوترابی به درمانهای مربوط به اختلالات غدد درونریز اشاره دارد.