معنی فارسی endogastrically
B1به شیوهای که مربوط به داخل معده باشد.
In a manner related to the interior of the stomach.
- ADVERB
example
معنی(example):
دارو بهطور اندوگاستریک برای هدف قرار دادن مستقیم معده تجویز شد.
مثال:
The medication was administered endogastrically to target the stomach directly.
معنی(example):
درمانهای اندوگاستریک معمولاً عوارض جانبی کمتری دارند.
مثال:
Endogastrically delivered treatments often have fewer side effects.
معنی فارسی کلمه endogastrically
:
به شیوهای که مربوط به داخل معده باشد.