معنی فارسی endometrial
B2مربوط به اندومتریا، به ویژه در زمینه‌های پزشکی و بهداشت باروری.
Relating to the endometrium, particularly in a medical or reproductive health context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یافته بیوپسی اندومتریال می‌تواند به شناسایی ناهنجاری‌ها کمک کند.
مثال:
An endometrial biopsy can help diagnose abnormalities.
معنی(example):
سلول‌های اندومتریال برای سلامت باروری بسیار مهم هستند.
مثال:
Endometrial cells are crucial for reproductive health.
معنی فارسی کلمه endometrial
:
مربوط به اندومتریا، به ویژه در زمینه‌های پزشکی و بهداشت باروری.
