معنی فارسی endomorphic
B2مربوط به نوع بدنی است که چربی بیشتری دارد و در آن انباشت چربی معمول است.
Relating to or characteristic of a body type that is soft, round, and prone to storing fat.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار اندومورفیک بدن او قابل توجه بود.
مثال:
The endomorphic structure of her physique was notable.
معنی(example):
افراد اندومورفیک معمولاً به برنامههای غذایی خاصی نیاز دارند.
مثال:
Endomorphic individuals often need specific diet plans.
معنی فارسی کلمه endomorphic
:
مربوط به نوع بدنی است که چربی بیشتری دارد و در آن انباشت چربی معمول است.