معنی فارسی endosteally

B1

به شکلی که به بافت‌های داخلی استخوان مربوط می‌شود.

In a manner relating to the inner tissues of the bone.

example
معنی(example):

این دارو به طور اندواستئالی برای حمایت از سلامت استخوان عمل می‌کند.

مثال:

The medication acts endosteally to support bone health.

معنی(example):

آنها درمان را به طور اندواستئالی در روش خود به کار بردند.

مثال:

They applied the treatment endosteally in their procedure.

معنی فارسی کلمه endosteally

: معنی endosteally به فارسی

به شکلی که به بافت‌های داخلی استخوان مربوط می‌شود.