معنی فارسی endungeon
B1زندان یا محلی به شدت تاریک و مبهم، معمولاً برای حبس کردن افراد.
A dark and obscure dungeon often used for imprisonment.
- NOUN
example
معنی(example):
زندان تاریک و پر از صداهای مرموز بود.
مثال:
The endungeon was dark and filled with mysterious sounds.
معنی(example):
آنها گنجهایی را در زندان زیر قلعه پیدا کردند.
مثال:
They found treasures hidden in the endungeon beneath the castle.
معنی فارسی کلمه endungeon
:
زندان یا محلی به شدت تاریک و مبهم، معمولاً برای حبس کردن افراد.