معنی فارسی energetically

B1

با انرژی، به صورت پرانرژی و با شور و نشاط انجام دادن کارها.

In a vigorous and lively manner, showing enthusiasm and energy.

adverb
معنی(adverb):

In an energetic manner

example
معنی(example):

او با انرژی در جشنواره رقصید.

مثال:

She danced energetically at the festival.

معنی(example):

آنها در طول جلسه با انرژی در مورد پروژه بحث کردند.

مثال:

They discussed the project energetically during the meeting.

معنی فارسی کلمه energetically

: معنی energetically به فارسی

با انرژی، به صورت پرانرژی و با شور و نشاط انجام دادن کارها.