معنی فارسی energetistic

B1

مرتبط با انرژی و فعالیت‌های پر انرژی.

Relating to or characterized by energy or vitality.

example
معنی(example):

آنها به یک روش پرانرژی به سلامت پرداخته‌اند.

مثال:

They discussed an energetistic approach to health.

معنی(example):

فلسفه پرانرژی او بر روی انرژی و زندگی تأکید دارد.

مثال:

Her energetistic philosophy emphasizes vitality.

معنی فارسی کلمه energetistic

: معنی energetistic به فارسی

مرتبط با انرژی و فعالیت‌های پر انرژی.