معنی فارسی enfavor
B1به نفع، حمایت، موافقت یا پیشنهاد دادن در مورد چیزی.
In support of; advocating for something.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت به نفع سیاست جدید رای دهد.
مثال:
He decided to vote in favor of the new policy.
معنی(example):
کمیته به نفع تغییر قوانین است.
مثال:
The committee is in favor of changing the rules.
معنی فارسی کلمه enfavor
:
به نفع، حمایت، موافقت یا پیشنهاد دادن در مورد چیزی.