معنی فارسی engerminate

B1

جوانه زدن به معنای شروع به رشد یا ایجاد شدن از یک حالت نهفتگی است.

To begin to grow or develop from a dormant state.

example
معنی(example):

دانه‌ها در شرایط مناسب جوانه خواهند زد.

مثال:

Seeds will engerminate in the right conditions.

معنی(example):

برای جوانه زدن نیاز به خاک و آب مناسب است.

مثال:

To engerminate requires proper soil and water.

معنی فارسی کلمه engerminate

: معنی engerminate به فارسی

جوانه زدن به معنای شروع به رشد یا ایجاد شدن از یک حالت نهفتگی است.