معنی فارسی englishman
A2مردی که تابعیت یا ملیت انگلیسی دارد.
A man from England.
- NOUN
example
معنی(example):
یک انگلیسی چای خود را دوست دارد.
مثال:
An Englishman loves his tea.
معنی(example):
آن انگلیسی یک کت و شلوار رسمی پوشیده بود.
مثال:
The Englishman wore a formal suit.
معنی فارسی کلمه englishman
:
مردی که تابعیت یا ملیت انگلیسی دارد.