معنی فارسی englory
B1بزرگداشت یا تعریف و ستایش از فرد یا موضوعی خاص.
To honor or celebrate someone or something in a grand manner.
- VERB
example
معنی(example):
این جایزه برای بزرگداشت دستاوردهای او بود.
مثال:
The award served to englory his achievements.
معنی(example):
تاریخها اغلب به بزرگداشت اعمال رهبران بزرگ میپردازند.
مثال:
Histories often englory the deeds of great leaders.
معنی فارسی کلمه englory
:
بزرگداشت یا تعریف و ستایش از فرد یا موضوعی خاص.