معنی فارسی engraphy
B1زمینهای در جغرافیا که به نگارش نقشهها و شیوههای آن میپردازد.
The art or practice of making maps.
- NOUN
example
معنی(example):
انگرافی در نقشهبرداری مدرن ضروری است.
مثال:
Engraphy is essential in modern cartography.
معنی(example):
مطالعه انگرافی در درک دادههای جغرافیایی کمک میکند.
مثال:
The study of engraphy helps in understanding geographical data.
معنی فارسی کلمه engraphy
:
زمینهای در جغرافیا که به نگارش نقشهها و شیوههای آن میپردازد.