معنی فارسی engulfs
B1در بر گرفتن، احاطه کردن، به طور کامل چیزی را در خود فرو بردن.
To completely surround or cover something.
- verb
verb
معنی(verb):
To overwhelm.
مثال:
Desperation engulfed her after her daughter's death.
معنی(verb):
To surround; to cover.
مثال:
Only Noah and his family survived when the Flood engulfed the world.
معنی(verb):
To cast into a gulf.
example
معنی(example):
دریا در هنگام جزر و مد بالا، ساحل را دربرمی‌گیرد.
مثال:
The ocean engulfs the shore during high tide.
معنی(example):
یک موج هنگام سقوط، ساحل را دربرمی‌گیرد.
مثال:
A wave engulfs the beach as it crashes down.
معنی فارسی کلمه engulfs
:
در بر گرفتن، احاطه کردن، به طور کامل چیزی را در خود فرو بردن.
