معنی فارسی enhearse

B1

تمرین کردن برای یک نمایش یا عملکرد، عموماً به منظور بهبود کیفیت ارائه.

To practice or rehearse for a performance.

example
معنی(example):

بازیگران قبل از شب افتتاح نمایش، تمرین خواهند کرد.

مثال:

The actors will enhearse the new play before opening night.

معنی(example):

ما باید دیالوگ‌های خود را برای اجرا تمرین کنیم.

مثال:

We need to enhearse our lines for the performance.

معنی فارسی کلمه enhearse

: معنی enhearse به فارسی

تمرین کردن برای یک نمایش یا عملکرد، عموماً به منظور بهبود کیفیت ارائه.