معنی فارسی enmarble
B1مرمرین کردن، به معنای ایجاد ظاهری شبیه به سنگ مرمر یا افزودن زیبایی.
To provide with a marbled appearance, typically associated with luxury.
- VERB
example
معنی(example):
هنرپیشه میز را با طراحی منحصربهفرد مرمرین خواهد کرد.
مثال:
The artisan will enmarble the table with a unique design.
معنی(example):
آنها برنامه دارند به زودی رویههای آشپزخانه خود را مرمرین کنند.
مثال:
They plan to enmarble their kitchen countertops soon.
معنی فارسی کلمه enmarble
:
مرمرین کردن، به معنای ایجاد ظاهری شبیه به سنگ مرمر یا افزودن زیبایی.