معنی فارسی enneagynous

B1

مربوط به ویژگی‌های زیستی که به نوعی به عدد نه ارتباط دارند.

Pertaining to the number nine, especially in biological contexts.

example
معنی(example):

گونه‌های گیاهی انی‌اژینوس ویژگی‌های بارز تولید مثل دارند.

مثال:

The enneagynous plant species has unique reproductive features.

معنی(example):

دانشمندان در حال مطالعه ویژگی‌های انی‌اژینوس این جانداران هستند.

مثال:

Scientists are studying the enneagynous characteristics of these organisms.

معنی فارسی کلمه enneagynous

: معنی enneagynous به فارسی

مربوط به ویژگی‌های زیستی که به نوعی به عدد نه ارتباط دارند.