معنی فارسی ennew
B1بازنویسی کردن، تجدید نظر در یک کار یا ایده.
To renew or rewrite something.
- VERB
example
معنی(example):
شاعر تصمیم گرفت که کارش را بازنویسی کند تا بهتر احساساتش را منعکس کند.
مثال:
The poet decided to ennew his work to better reflect his feelings.
معنی(example):
او هدفش این بود که سیاست را بازنویسی کند تا آن را مؤثرتر کند.
مثال:
She aimed to ennew the policy to make it more effective.
معنی فارسی کلمه ennew
:
بازنویسی کردن، تجدید نظر در یک کار یا ایده.