معنی فارسی ennoblement

B1

اعتبار بخشی، ارتقاء در مقام یا قیمتی.

The act of elevating or raising in status.

example
معنی(example):

اعتبار بخشی به دستاوردهای او در مراسم مورد تایید قرار گرفت.

مثال:

The ennoblement of her achievements was recognized at the ceremony.

معنی(example):

ارتقای برخی ارزش‌ها برای جامعه بسیار مهم است.

مثال:

The ennoblement of certain values is crucial for society.

معنی فارسی کلمه ennoblement

: معنی ennoblement به فارسی

اعتبار بخشی، ارتقاء در مقام یا قیمتی.