معنی فارسی enquarter
B1تقسیم یا تخصیص منابع یا وقت به بخشهای کوچکتر.
To divide or allocate something into quarters or four equal parts.
- OTHER
example
معنی(example):
پروژه قرار است در سه ماهه آینده انجام شود.
مثال:
The project is due to enquarter next month.
معنی(example):
شرکتها اغلب منابع خود را برای کارایی بهتر سهماهه میکنند.
مثال:
Companies often enquarter their resources for better efficiency.
معنی فارسی کلمه enquarter
:
تقسیم یا تخصیص منابع یا وقت به بخشهای کوچکتر.