معنی فارسی enqueues

B1

در صف قرار دادن، به گذاشتن افراد یا چیزها در صف به منظور انجام یک عمل خاص اشاره دارد.

To place in a queue or line for processing.

verb
معنی(verb):

To add an item to a queue.

example
معنی(example):

کامپیوتر وظایف را برای پردازش در صف قرار می‌دهد.

مثال:

The computer enqueues the tasks in order to process them.

معنی(example):

او پیام‌ها را برای برنامه چت در صف قرار می‌دهد.

مثال:

She enqueues the messages for the chat application.

معنی فارسی کلمه enqueues

: معنی enqueues به فارسی

در صف قرار دادن، به گذاشتن افراد یا چیزها در صف به منظور انجام یک عمل خاص اشاره دارد.