معنی فارسی enrobes

B2

پوشاندن یا پوشش دادن، به ویژه در مورد غذاها هنگامی که یک لایه بیرونی به چیزی اضافه می‌شود.

To cover or enwrap, especially in relation to food when a layer is added to something.

verb
معنی(verb):

To invest or adorn with a robe or vestment; to attire.

معنی(verb):

To coat or cover.

example
معنی(example):

او با دقت شکلات را با یک لایه کارامل می‌پوشاند.

مثال:

She carefully enrobes the chocolate with a layer of caramel.

معنی(example):

سرآشپز ماهی را قبل از سرخ کردن در یک خمیر ترد می‌پوشاند.

مثال:

The chef enrobes the fish in a crispy batter before frying.

معنی فارسی کلمه enrobes

: معنی enrobes به فارسی

پوشاندن یا پوشش دادن، به ویژه در مورد غذاها هنگامی که یک لایه بیرونی به چیزی اضافه می‌شود.