معنی فارسی ense
B1تنظیم به معنای ترتیب دادن یا سازماندهی نظریهها یا محتوا به شکلی مشخص است.
To arrange or organize ideas or content in a clear and coherent manner.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت پیام را به گونهای تنظیم کند که به یاد ماندنی باشد.
مثال:
She decided to ense the message in a way that it's memorable.
معنی(example):
نویسنده از استعارهها برای تنظیم مضامین اصلی استفاده کرد.
مثال:
The author used metaphors to ense the main themes.
معنی فارسی کلمه ense
:
تنظیم به معنای ترتیب دادن یا سازماندهی نظریهها یا محتوا به شکلی مشخص است.