معنی فارسی ensheathes

B1

غلاف کردن، قرار دادن شیء در پوشش یا غلاف خود.

To cover or enclose something with a sheath.

verb
معنی(verb):

To cover with or as if with a sheath.

example
معنی(example):

شوالیه شمشیرش را پس از نبرد در غلاف می‌گذارد.

مثال:

The knight ensheathes his sword after the battle.

معنی(example):

او اشعاری که می‌نویسد را در یک کتاب زیبا جای می‌دهد.

مثال:

She ensheathes the poetry she writes in a beautiful book.

معنی فارسی کلمه ensheathes

: معنی ensheathes به فارسی

غلاف کردن، قرار دادن شیء در پوشش یا غلاف خود.