معنی فارسی enshrouds

B1

پوشاندن، به معنای محصور کردن یا پوشاندن چیزی به شیوه‌ای که قابل دیدن نباشد.

To cover or envelop completely

verb
معنی(verb):

To cover with (or as if with) a shroud

example
معنی(example):

مه شهر را پوشانده و آن را رازآلود کرده است.

مثال:

The fog enshrouds the city, making it mysterious.

معنی(example):

این راز حقیقت را پوشانده و بسیاری از سوالات را بی پاسخ گذاشته است.

مثال:

The secret enshrouds the truth, leaving many questions unanswered.

معنی فارسی کلمه enshrouds

: معنی enshrouds به فارسی

پوشاندن، به معنای محصور کردن یا پوشاندن چیزی به شیوه‌ای که قابل دیدن نباشد.