معنی فارسی ensilage
B1سیلوکردن به فرآیند نگهداری علوفه تر در شرایط بی‌هوازی گفته می‌شود تا ارزش غذایی آن حفظ شود.
The process of preserving green fodder in a silo for livestock feed, which involves anaerobic fermentation.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The process of producing silage by the fermentation of green fodder.
معنی(noun):
Fermented green forage fodder stored in a silo.
verb
معنی(verb):
To preserve in a silo.
مثال:
to ensilage cornstalks
example
معنی(example):
کشاورزان اغلب از سیلوکردن برای ذخیره علوفه در زمستان استفاده می‌کنند.
مثال:
Farmers often use ensilage to store fodder for the winter.
معنی(example):
سیلوکردن می‌تواند به حفظ ارزش غذایی محصولات کمک کند.
مثال:
Ensilage can help preserve the nutritional value of crops.
معنی فارسی کلمه ensilage
:
سیلوکردن به فرآیند نگهداری علوفه تر در شرایط بی‌هوازی گفته می‌شود تا ارزش غذایی آن حفظ شود.
