معنی فارسی ensnares
B1به دام انداختن و کنترل کردن در حالتی که فرد یا چیزی نتواند فرار کند.
To catch or trap, especially in a way that is unexpected.
- verb
verb
معنی(verb):
To entrap; to catch in a snare or trap.
معنی(verb):
To entangle; to enmesh.
example
معنی(example):
تله حیوان ناخواسته را به دام میاندازد.
مثال:
The trap ensnares the unsuspecting animal.
معنی(example):
کلمات او او را در یک شبکه از دروغها به دام میاندازد.
مثال:
His words ensnares her in a web of lies.
معنی فارسی کلمه ensnares
:
به دام انداختن و کنترل کردن در حالتی که فرد یا چیزی نتواند فرار کند.