معنی فارسی ensnarl
B1به پیچخوردن یا به دام افتادن اشاره دارد، بهویژه زمانی که چیزی در هم تنیده میشود.
To entangle or involve someone or something in a confusing or harmful situation.
- verb
verb
معنی(verb):
To entangle; to trap.
example
معنی(example):
شاخههای درخت، کاپشن او را به دام انداختند.
مثال:
The branches of the tree ensnarled his jacket.
معنی(example):
سگ توانست خود را در حصار به دام بیندازد.
مثال:
The dog managed to ensnarl itself in the fence.
معنی فارسی کلمه ensnarl
:
به پیچخوردن یا به دام افتادن اشاره دارد، بهویژه زمانی که چیزی در هم تنیده میشود.