معنی فارسی ensnarls
B1به دام انداختن در معنای فیزیکی یا احساسی که ارتباطات را پیچیده میکند.
To ensnare, especially in a situation where complexity arises.
- verb
verb
معنی(verb):
To entangle; to trap.
example
معنی(example):
موهای درختان حصار را به دام میاندازند.
مثال:
The vines ensnarls the fence.
معنی(example):
توضیحات پیچیدهاش شنونده را به دام میاندازد.
مثال:
His complicated explanations ensnarls the listener.
معنی فارسی کلمه ensnarls
:
به دام انداختن در معنای فیزیکی یا احساسی که ارتباطات را پیچیده میکند.