معنی فارسی entailable

B1

قابل انتقاء یا دارای قابلیت پیوستن به چیزی دیگر.

Capable of being entailed or linked to something else.

example
معنی(example):

وضعیت در مذاکره قابل انتال بود.

مثال:

The situation was entailable in the negotiation.

معنی(example):

او یک استدلال قابل انتال را در طول مناظره ارائه داد.

مثال:

He presented an entailable argument during the debate.

معنی فارسی کلمه entailable

: معنی entailable به فارسی

قابل انتقاء یا دارای قابلیت پیوستن به چیزی دیگر.