معنی فارسی enter someone's life
B1وارد شدن به زندگی یک فرد، به معنای ایجاد ارتباطات نزدیک یا تاثیرگذاری بر آن شخص است.
To begin a significant presence or influence in someone's personal life.
- VERB
example
معنی(example):
او وقتی که او تصمیم گرفت وارد زندگیاش شود، خوشحال شد.
مثال:
He felt happy when she decided to enter his life.
معنی(example):
لقا با او به این معنی بود که او به طرز چشمگیری وارد زندگیاش خواهد شد.
مثال:
Meeting her meant that she would enter his life in a big way.
معنی فارسی کلمه enter someone's life
:وارد شدن به زندگی یک فرد، به معنای ایجاد ارتباطات نزدیک یا تاثیرگذاری بر آن شخص است.