معنی فارسی enterography
B2روشهایی برای تصویربرداری از روده به منظور تشخیص بیماریها.
The technique of imaging the intestines for diagnostic purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
انتروگرافی شامل فنون تصویربرداری برای مطالعه رودهها است.
مثال:
Enterography involves imaging techniques to study the intestines.
معنی(example):
روشهای جدید در انتروگرافی دقت تشخیصی را بهبود میبخشند.
مثال:
New methods in enterography improve diagnostic accuracy.
معنی فارسی کلمه enterography
:
روشهایی برای تصویربرداری از روده به منظور تشخیص بیماریها.