معنی فارسی enterohepatic
B2به گردش مواد بین روده و کبد که به حفظ تعادل صفرا کمک می‌کند، اطلاق می‌شود.
Referring to the circulation of substances from the intestine to the liver and back.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to both the liver and the intestine
example
معنی(example):
گردش انتروهپاتیک برای بازیافت صفرا مهم است.
مثال:
The enterohepatic circulation is important for bile recycling.
معنی(example):
داروها ممکن است تحت تأثیر گردش انتروهپاتیک قرار گیرند.
مثال:
Drugs can be affected by enterohepatic recirculation.
معنی فارسی کلمه enterohepatic
:
به گردش مواد بین روده و کبد که به حفظ تعادل صفرا کمک می‌کند، اطلاق می‌شود.
