معنی فارسی enterolith

B2

سنگی که در روده‌ها تشکیل می‌شود و ممکن است باعث ایجاد مشکل شود.

A stone formed within the intestines that may cause issues.

example
معنی(example):

یک انتروولیت می‌تواند در صورت انسداد روده باعث درد شود.

مثال:

An enterolith can cause pain if it obstructs the intestine.

معنی(example):

پزشکان انتروولیت‌ها را با استفاده از تکنیک‌های تصویربرداری تشخیص می‌دهند.

مثال:

Doctors diagnose enteroliths using imaging techniques.

معنی فارسی کلمه enterolith

: معنی enterolith به فارسی

سنگی که در روده‌ها تشکیل می‌شود و ممکن است باعث ایجاد مشکل شود.