معنی فارسی enteroptotic
B1مرتبط با انتروپتوز و نشانههای آن.
Pertaining to enteroptosis and its associated symptoms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم انتروپتوتیک اغلب نادیده گرفته میشوند.
مثال:
The enteroptotic symptoms are often overlooked.
معنی(example):
در شرایط انتروپتوتیک، درمان باید با احتیاط مدیریت شود.
مثال:
In enteroptotic conditions, treatment must be carefully managed.
معنی فارسی کلمه enteroptotic
:
مرتبط با انتروپتوز و نشانههای آن.